حرفه من این است که ستاره ها را صیقل دهم ، پرداخت کنم ، جلا دهــم و به آسمان زنــــدگی بفرستم!
من در دنیایی مملو از حرفه های گوناگون ، حرفه ای شگرف و بالنده دارم می پرسید حـــرفه من چیست؟
حرفه من خیلی مهم است . اگر بخواهیــد بدانیــد چقــدر مهم است ، کافیســـت شب هنــــگام به ستارگانی که می درخشند و چشمک می زنند ، نگاه کنید .
ستارگان چشمک زن من ، در آسمان مدرسـه چشمک می زنند وظیفه من این اســـت که آن ها را به کلاس بیاورم ، صیقل بدهم، پرداخت کنم ، رنگ طلایی بزنم و رهایشان سازم تا جای خود را درآسمان زندگی پیدا کنند مثل ستارگان درخشان آسمان که هریک درجای خود قرارگرفته اند.
ستاره های ریز ودرشت ، با چهــره های گوناگــون به کلاس من می آیند . بعضـی از آن ها آماده جلا گرفتن هستند؛ اما بعضی کدر و بی رنگنــد ؛ برخی دل نواز و دل آرامند و بعضی مهربان و دل پذیرند. برخی حساس و شکننده اند و عده کمی تیغ دار و آزار دهنده هستند.
همان طور که به آن ها یاد می دهم و به هر کدام رنگ طــلایی می زنم ، می گــویم : (( دنیـــابدون شما هیچ معنایی ندارد .)) به آن ها می گویم : (( شما می توانید درخشــــــان ترین ستاره ها باشید ؛ شما می توانید نورانی ترین ستاره ی آسمان زندگی باشید . ))
به آن ها می گویم : (( دنیا جای خوبی برای زیستن است؛ چون شما درآن هستید .)) هرشب وقتی که به آسمان نگاه می کنم ، شغل آبرومند و پر شکوه خودم را به یاد می آورم که فردا صبح باید برای جلا دادن ستارگان کلاسم آماده باشم .